هفته ی 27
کلامی چند با نی نی:
سلام دختر گلم...عزیز دل مامانی...زهرا ساداتم( تا 10 روزگی تو رو با این اسم صدا می کنیم.)خوبی نفس؟
دیگه تکون خوردنات زیاد شده،طوری که اگه نباشه،دل نگرونت می شم.
عزیز دلم!بابایی از وقتی حرکاتتو لمس کرده خیلی بیشتر عشق و علاقشو نثارت می کنه.هر وقت از سر کار میاد حالت رو از من می پرسه.منم میگم اگه باباش خوبه،زهرا ساداتم خوبه...
دیگه اینقدر سنگین شدم که نشستن و برخاستن برام مشکله.قربون تو برم که روز به روز داری وزن میگیری.
مامان جون خوب قوی شو و سالم و صالح پا به این دنیا بزار.اینو بدون که من و بابایی تا بی نهایت دوستت داریم. نفس ما به نفس تو بسته است.
راستی چند تا کتاب داستان هم برات گرفتم که هنوز فرصت نکردم برات بخونمشون.انشالله این کار رو هم در همین هفته عملی می کنم.
چقدر دلم می خواد روی ماهتو ببینم.به کدوممون شدی؟؟؟دعا می کنم اخلاقیاتت به بابات بشه،آخه بابایی خیییییییییییییللییییییییی خوبه.ولی بابات میگه نه خدا کنه بهتر از من بشه.تقریبا میشه گفت تا سه ماه دیگه انشالله تو بین ما خواهی بود.
ای خدا.فرزندانی سالم و صالح به من و همسرم و به همه ی زوج های چشم انتظار نی نی عطا بفرما.آمین.
کلامی چند با خاله های نی نی وبلاگی:
سلام دوستان.از اینکه فرصت دیگه ای پیش اومد تا باهاتون حرف بزنم خیلی خوشحالم.این روزا شدیدا دچار افسردگی شدم و دنبال فرصتی می گردم تا گریه کنم.
حتی کلاس آرایشگری هم دیگه برام جذاب نیست.خدا خدا می کنم که زود این روزا به خوبی و خوشی سپری بشه.دیگه حتی حوصله ی انجام دادن کارای روزانم رو هم ندارم.دلم می خواد فقط یا بخوابم و یا مطالعه کنم.
راستی.از فردا محرم و صفر هم شروع میشه.
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
التماس دعای مخصـــــــــــــــــــــــــــــــــــوص دارم.منو یادتون نره عزیزان.