درد و دل با نی نی+سخنی چند با خاله های گل
سلام گل من:
خوبی؟...برای اولین بار اومدم باهات درد و دل کنم...توی دلم آشوبیه که نگو...فردا میخوام برم سونوگرافی،اما خیلی می ترسم.خیلیییییییییی....
دعا کن عزیزکم...دعا کن خدای مهربون که تو رو توی وجود من گذاشته ،صلاح رو بر این بدونه که تو صحیح و سالم به دنیا بیای....
توی آرایشگاه که بودم دو نفر در مورد کورتاژ بچه هاشون صحبت می کردند...ته دلمو خالی کردن...
دعا کن...تو رو خدا دعا کن...
نمی دونی چه حالی دارم...
خدای مهربون:
یه فرزند صالــــــــــــح و سالـــــــــــــــــم به من عطا کن...و کمکم کن که به بهترین نحو ممکن بزرگش کنم...
سلام به خاله های با معرفت:
امروز پای صحبت های آقای ماندگاری نشسته بودم توی برنامه سمت خدا...در مورد انتظار و مهدی صاحب الزمان صحبت می کردند.
بد جوری دلم شکست...یه احساس عجیبی در من به وجود اومد...رو به قبله نشستم و از خدا خواستم که کمکم کنه...و نذر کردم اگه انتقالیمون تا قبل از نیمه شعبان به طبس جور بشه شب ولادت آقا حجة بن الحسن شربت بدم و در خودم خودسازی به وجود بیارم تا آقا ازم راضی باشه...
و همچنین ملتمسانه از خدا خواستم که نی نی مون سالم باشه...انشالله.
دوستتون دارم...خیلی زیاااااااااااااااااااااد