اندر احوالات ما2
سلام به همه ی دوست جونای گلم:
انشالله خوب و خوش و سلامت باشید.
به سلامتی وارد ماه سوم شدیم.
سما جون ازم خواسته بود که بیشتر از احوال خودم بنویسم.
راستش حالم خوبه...به اون صورت هم ویار ندارم...هم همه چی دلم میکشه...هم هیچی دلم نمی کشه...
بیشتر هم تمایل به خوردن نون قرص(نون محلی خشک) دارم و پنیر.
گاهی وقتا حالت تهوع بهم دست میده...اما خیلی شدید نیست...به بوی بعضی غذاها هم حساسم.
اشتهام هم خیلی کم شده...یعنی قبل از اینکه بخوام غذا بخورم احساس می کنم یه پرس کامل رو می تونم بخورم..اما وقتی که شروع به غذا خوردن می کنم...دو لقمه بیشتر نمی تونم بخورم.
خلاصه که در کل بد نیستم...یه هفته ای هم هست که دیگه یادم میره فولیک اسید بخورم.
به شیرینی جات هم علاقه نشون میدم...الان هم شوشو رو فرستادم بره برام شیرینی خامه ای بگیره
فردا هم نوبت دکتر دارم که برم سونوگرافی وآزمایشاتم رو نشون بدم...
همین دیگه...دوستتون دارم خیلییییییییییییییییی زیاد.